جدول جو
جدول جو

معنی آگاه دل - جستجوی لغت در جدول جو

آگاه دل
دل آگاه، صاحبدل، هوشیار
تصویری از آگاه دل
تصویر آگاه دل
فرهنگ فارسی عمید
آگاه دل(دِ)
دل آگاه. صاحبدل
لغت نامه دهخدا
آگاه دل
دل آگاه، صاحبدل
تصویری از آگاه دل
تصویر آگاه دل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آگاه دخت
تصویر آگاه دخت
(دخترانه)
دختر آگاه، دختر مطلع، بانوی باخبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آگاهبد
تصویر آگاهبد
بزرگ تر آگاهان و دانشمندان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگاهیده
تصویر آگاهیده
آگاه شده، باخبر شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگاهیدن
تصویر آگاهیدن
آگاه شدن، باخبر شدن، خبر یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگاه شدن
تصویر آگاه شدن
باخبر شدن، خبردار شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه دل
تصویر سیاه دل
تیره دل، بد دل، بد گمان
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
آگاه شده. باخبرگشته. آگهیده
لغت نامه دهخدا
(کُ مَ طَ لَ دَ)
خبر یافتن. آگاه شدن. مطلع، باخبر گشتن. آگهیدن:
بیاگاهد اکنون چو من رزم جوی
شوم با سواران به نزدیک اوی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(مِ دِ)
مایۀتسلی خاطر. مایۀ امید. معشوق. معشوقه:
یکی تختۀ جامه هم نابرید
دو آرام دل کودک نارسید
روان را همی لعلشان نوش داد
بیاورد و یکسر بشیدوش داد.
فردوسی.
هرچند کآن آرام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی میکشم فال دوامی میزنم.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ دِ)
فارغ بال، صالح. (برهان) ، حلال زاده. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
بدخواه. بداندیش. بدطینت. (ناظم الاطباء). سیه درون. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آرام دل
تصویر آرام دل
مایه تسلی خاطر، مایه امید، معشوق، معشوقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاده دل
تصویر آزاده دل
صالح، حلال زاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه دل
تصویر سیاه دل
بدگمان، بد دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاه شدن
تصویر آگاه شدن
خبر شدن آگاهی یافتن مطلع گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاهیدن
تصویر آگاهیدن
خبر یافتن، آگاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاهیده
تصویر آگاهیده
آگاه شدن، با خبرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه دل
تصویر سیاه دل
((دِ))
بدگمان
فرهنگ فارسی معین
بی رحم، تیره جان، تیره ضمیر، تیره دل، سنگدل، قسی القلب، قسی، گمراه، بددل، بدگمان، ظنین
فرهنگ واژه مترادف متضاد